رادینرادین، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

رادین هدیه پاک الهی

نوروز 93 (مسافرت به شمال)

پسرم عزيزم! اين دومين بهاريست که در کنار سفره هفت سين می نشينی،نوروزت مبارک. رادين عزيزم امسال سفره هفت سين ما خيلی شبيه هفت سين نيست،چون تو مدام دور سفره می دويدی و می چرخيدی و هر بار يک دسته گل آب می دادی و من هم به دنبال تو می دويدم و اصلأ نفهميدم که کی سال ،تحويل شد. رادين جان ما امسال بعد از ديد و بازديد عيد با مامان جون و بابا جون و دايی مهدی به شمال رفتيم اما چون روز سيزدهم فروردين حرکت کرديم بابايی به خاطر کارش نتونست با ما بياد چون بايد دو روز بعد سر کار می رفت،اين شد که فقط من و تو رفتيم....     ...
20 فروردين 1393

بهمن ماه 92

رادين جان! تا امروز که تقريبأ يک سال و نيم سن داری، يکسری کلمات و رفتار  متناسب با سن و سالت رو بيان می کنی و انجام ميدی برای مثال ماما،بابا،دای(دايی)،آبا(آب)،جوجو،دد،نه،به به،...بازی مورد علاقه ات آب بازيه و پر و خالی کردن ظرف ها از آب و بازی های ديگه. اما يک کار خيلی جالب که انجام ميدی نماز خوندنه، بطوريکه کليه اعمال و مراحل نماز رو به درستی انجام ميدی،هر کسی که می بينه براش جالبه،آخه تازگی ها وقتی به سجده ميری ميگی "زبحان زبحان"     رادين جان اونقدر شيطنت هات زياد شده که تا مامانی مياد تو رو بگيره، بايد چشمم به بلندی ها باشه مثل جاکفشی،ميز ناهارخوری و ... در ضمن علاقه زيادی به جواب دادن تلفن داری ...
20 فروردين 1393
1